یکپارچگی حسی بخشی از رشد و یادگیری همه است و برای همه افراد برای مشارکت در زندگی روزمره ضروری است.

اصطلاح یکپارچگی حسی به پردازش، ادغام و سازماندهی اطلاعات حسی از بدن و محیط اشاره دارد. این بدان معناست که ما چگونه اطلاعاتی را که از حواس ما می آید، تجربه، تفسیر و واکنش نشان می دهیم (یا نادیده می گیریم). یکپارچگی حسی در تمام کارهایی که ما باید به صورت روزانه انجام دهیم، مهم است، مانند لباس پوشیدن، غذا خوردن، حرکت کردن، معاشرت، یادگیری و کار کردن.

اطلاعات حسی از حواس ما دریافت می شود که عبارتند از:

  • بینایی (بینایی)
  • شنوایی (سیستم شنوایی)
  • لمسی (سیستم لمسی)
  • مزه (سیستم چشایی)
  • بویایی (سیستم بویایی)
  • حس عمقی (احساس آگاهی بدن و موقعیت)
  • وستیبولار (آگاهی از حرکت، تعادل و هماهنگی)
  • بینابینی (سیستم حسی درونی ما که به ما می گوید در داخل بدن ما چه اتفاقی می افتد، به عنوان مثال، گرسنگی، نیاز به توالت، خستگی، احساسات و غیره)

برای بسیاری از ما، توسعه یکپارچگی حسی زمانی اتفاق می‌افتد که در نوزادی به عنوان بخشی از رشد طبیعی خود و در کارهایی که انجام می‌دهیم مانند غلت زدن، خزیدن، راه رفتن و در بازی.

اختلال یکپارچگی حسی

اصطلاحات «ادغام حسی» و «پردازش حسی» هر دو به فرآیندهایی در مغز اشاره دارند که به ما امکان می‌ دهند سیگنال‌ ها را از حواس خود بگیریم، آن سیگنال‌ها را معنا کنیم و به درستی پاسخ دهیم.

اگر سیگنال هایی که از حواس ما می آیند خیلی ضعیف باشند چه اتفاقی می افتد؟ یا خیلی قوی؟ یا اگر مغز ما بیش از حد یا کمتر به سیگنال ها واکنش نشان دهد؟ یا اگر مغز نمی تواند آن سیگنال ها را درک کند؟ فرد مشکلات یکپارچگی حسی را تجربه خواهد کرد و این ممکن است در رفتار آنها مشهود باشد.

برخی از افراد ممکن است ورودی‌های حسی را به‌عنوان شرایط طاقت‌ فرسا و ناراحت‌ کننده تجربه کنند که منجر به «بار حسی» بیش از حد می‌شود. افراد ممکن است نسبت به ورودی حسی بیش از حد حساس، کمتر حساس یا هر دو باشند.

برای همه ما معمول است که گهگاه نسبت به ورودی های حسی کمتر یا بیش از حد حساس باشیم. برای مثال، اگر سردرد دارید، ممکن است موسیقی یا نورهای روشن بیش از حد احساس شود. اگر خسته هستید، می توانید احساس ناهماهنگی کنید یا تمرکز کردن برایتان دشوار است. اما این احساسات موقتی هستند و به طور معمول در درازمدت بر عملکرد روزانه شما تأثیر نمی‌گذارند.

مشکلات پردازش حسی طولانی مدت است و تأثیر زیادی بر زندگی روزمره و یادگیری دارد. اما با مشاوره حرفه ای و در صورت لزوم، درمان، می توان کارهای زیادی برای حمایت از بهبود عملکرد روزانه فرد انجام داد.

برخی از افراد ممکن است در پردازش ورودی از یک حس خاص (مثلاً پردازش بصری) مشکل داشته باشند، در حالی که افراد دیگر ممکن است در ادغام ورودی‌ های بیش از یک سیستم حسی مشکل داشته باشند. توجه داشته باشید که مشکلات یکپارچگی حسی با اختلالات حسی مانند کاهش شنوایی متفاوت است، اگرچه گاهی اوقات این دو منجر به رفتارهای مشابه می شوند. برای مثال، فردی که شنوایی کامل دارد، اگر در پردازش سیگنال‌ های شنیداری با مشکل مواجه شود، می‌تواند به سختی مکالمات را دنبال کند.

از آنجایی که مشکلات یکپارچگی حسی می‌تواند همزمان با سایر تشخیص‌ ها (از جمله اوتیسم، ADHD، OCD، سندرم‌ های ژنتیکی و ناتوانی‌ های یادگیری) و همچنین بدون هیچ تشخیص دیگری رخ دهد، تعیین رقم دقیق در مورد شیوع مشکل است.

درمان یکپارچگی حسی فقط باید توسط یک متخصص این حوزه مانند یک کاردرمانگر با تجربه ارائه شود. درمان یکپارچگی حسی آستانه تحمل محیط‌های غنی از حس را در کودک افزایش می‌دهد، تغییرات را کمتر آزاردهنده می‌کند و رفتارهای مثبت را تقویت می‌کند.

اختلال پردازش حسی و کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم 

در کودکان مبتلا به ASD، اختلال یکپارچگی حسی باعث ایجاد مشکلاتی می شود که بر رفتار و مهارت های زندگی تأثیر می گذارد. در نتیجه، برخی از کودکان ممکن است نسبت به محرک های اطراف حساس یا کم حساسیت باشند. به عنوان مثال، موسیقی بلند ممکن است باعث ناراحتی شدید شود، در حالی که نورهای فلورسنت روشن که دیگران را آزار می دهند ممکن است برای برخی از کودکان مبتلا به ASD جذاب باشد.

 

مقالاتر مرتبط :

اتیسم و بلوغ

فواید گروه درمانی در کودکان اتیسم

اتاق جسی چیست؟